بحران



ایجاد تشکیلات ملی اطلاعات راهبردی ورزشی :

دیدگاه ایجاد سازی واحد پژوهشی متمرکز در حوزه اطلاعات راهبردی ورزشی با هدف بررسی و مطالعه روندها و وضعیت آینده آن به عنوان گامی برای آینده پژوهی ورزش ، امریست اجتناب ناپذیر. هر چند موضوع اجرای قوانین ورزشی ، به عنوان اساس این رویکرد مطرح است ولی میتوان این موضوع را در تمامی رشته های ورزشی بکارگیری نمود. توجه به مقوله تخصص و روش های قابل اتکائ و علمی برای جایگاه شناسی سازمانی موجب میگردد که در مسئولیت های علمی و عملیاتی به اهداف تعیین شده با سرعت مطمئنه رسید. این حوزه پنچ چارچوب ذیل را همواره در نظر میگیرد : 

١- راهکارهای تولید اطلاعات ورزشی 

٢- پیش زمینه های موجود درباره اطلاعات در رشته های ورزشی 

٣- کادرهای مختلف ورزشی و نحوه بارگیری و برخورداری آنها از تولیدات ورزشی 

٤- نیازمندیها برای تولید اطلاعات ورزشی 

٥- مدیریت فرآیندهای اطلاعاتی رشته های ورزشی 


١- واسطه : 

هر واسطه ای بین تولید کننده تهاجمات و افراد مورد هدف این حملات که همان نسل فعال جامعه هدف به شمار میرود به عنوان یک عامل تسهیل کننده در روند انتقال تهاجمات در بین افکار عمومی و اثر بخش کردن آن ، وجود دارد که بدون این طیف تولید کننده حملات در کار خویش قادر به استمرار بخشیدن به عملیات های خود نخواهد بود.

شناسایی سرشاخه های اصلی و کلیدی این عوامل ، کمک شایانی به پیشرفت عملیاتی مقابله با تهاجمات روانی در سطح گسترده خواهد کرد.

٢- عامل :

واسطه های تسهیل کننده و استمرار بخش عملیات روانی دشمن به توسط تمایزات خط دهی شده از طرف تولید کننده سعی میکند ابهامات واقعیات را افزایش داده و با ایجاد سوالات متعدد ، حقایق موجود را وارونه و غیر واقعی برای افکار عمومی جلوه دهد و تحریک بیش از پیش آنان را در توضیح خواهی ، از مسئولان را باعث شود.

٣- تقسیم وظایف عمده :

مجری ثانویه یا تسهیل کننده ، با عملیات هماهنگ با تولید کننده اصلی یعنی دشمن ، اقدام به تقسیم وظایف به قسمت های ریزتر جهت خودجوش جلوه دادن تحرکات حاصل از عملیات تهاجمات روانی اقدام مینماید و هدف دوم از انجام این روش پنهان کاری رد پاهای (دشمن مهاجم) و عامل اصلی و حقیقی و پشت پرده تهاجمات میباشد.

٤- توزیع کننده وظایف :

عناوین و اسامی ساختگی داخلی با نوعی خزیدن نرم و غیر محسوس در میان بازیگران به بازی گرفته شده ، نظرات سازماندهی شده خود را جهت موثرتر کردن به اصطلاح اهداف اصلاح طلبانه و حفظ ایمنی و مراقبت مختلف کاری خویش ، به افکار عمومی هدف منتقل نموده و عملیاتی مینماید.

نقل از کتاب بحران شایع ( راهکارهای استراتژیک مقابله با جنگ روانی و توسعه امنیت اجتماعی) تهران - انتشارات تینای طهرانی ١٣٩٤ هجری شمسی - ٢٠١٦ میلادی- مولف : افشین نجفقلی دوست کارشناس ارشد مدیریت


تمداران ایالات متحده آمریکا از زمان بنیان گذاری پرچم های مستقل برای ایالات آمریکا ، و هدف گذاری این حرکت برای ماموریت سازی روند رو به نزول اقتصاد آتی آمریکا که چاره ای جز تجزیه ایالاتش را در پی خود خواهد داشت به طراحی استراتژی عقب گرد راهبردی و تدریجی خود مبادرت نموده اند تا شاید بتوانند در اجرای آخرین چاره خود ، شوک وارده را بصورت تدریجی مدیریت کنند و شاهد آوار کمتری در زله تجزیه شدن ایالات ، باشند!

اما چرا چاره نهایی را در اولین گام ت گذاری بکارگیری نکرده اند؟!!

پاسخ واضح است و آن این که چندین ت زدایی محور گرایانه را در دستور کار تامین منافع و برقراری نوعی موازنه قدرت را در خاورمیانه داشتند و دارند! آغاز بحران توسط رویداد ١١ ستامبر و ورود نظامی به حوزه برخی کشورها با هدف ارتقائ تجارت نفتی برای بازسازی اقتصاد ورشکسته خود و راه اندازی تجارتخانه های اسلحه فروشی و ناامنی فزاینده در خاورمیانه برای تداوم ت تضعیف سازی کشورها و ایجاد نوعی اشتغال فکری برای مهار فکری هیات های اندیشه ورز و سرازیر نمودن دلارهای نفتی و اسلحه فروشی به طرف آمریکا در نهایت اتفاقات امروزه جهان ت را نتیجه داد تا با هدف گذاری آخرین گلوله اقتصادی به شریان اقتصادی کشور مطرح و 

هسته ای ، نبوغ آینده جهان را به صورتی خود میخواهد تشکیل بدهد که البته ایران با حرکت رو به جلو در فن آوری هسته ای ، قدم هایی را از آمریکا ربوده و تمداران آمریکایی را در آشکارسازی ضعف خود و اتخاذ مذبوحانه ترین روشها به توسط تحریم مایحتاج و کالاهای مصرفی و دارویی و . به دنیا معرفی کند که ت آمریکا فقط تامین منافع و تضعیف ملتهای مطرح در پیشرفت برای ایام و دوران یکه تازی خود پس از تجزیه شدن ایالاتش میباشد تا قدرت خود را حفظ نموده و چپاول را در دستور کاری خودش داشته باشد!؟

اما در این مسیر جز بیماری روحی و روانی را به ملت آمریکا به بار نخواهد آورد و آنها را در افکار آلوده و غیر انسانی و درآمد های حاصل از آن غرق نموده و به سوی رکود فزاینده خواهد کشاند!

والعاقبة للمتقین 

 


سازمان شهرداری مراغه با عنایت به ماموریت و اهداف عالیه سازمانی که در مورد برنامه ریزی شهری دارد متاسفانه فاقد مرکز جمع آوری تحقیقات و پژوهشها میباشد.

به لحاظ اهمیت مرکز جمع آوری اطلاعات برنامه ریزی شهری ، در صورتی که سازمان شهرداری اقدام به ایجاد این مرکز ننماید نخواهد توانست به ماموریت و اهداف راهبردی خویش نائل آید.

تهیه گزارشات راهبردی سازمان شهرداری بایستی با نیازهای شهروندان مرتبط باشد و به معنای محتوا ، روش شناسی ، داده ها ، نتایج و توصیه ها مبادرت نموده و هدایت عملیات خود را برنامه ریزی نماید.

همچنین در سایه ایجاد چنین مرکزی میتواند به فنون ارائه شده توسط کاربران تحلیلگر در تهیه گزارش راهبردی در چارچوب قاعده مند اقدام کند تا اعتبار و مقبولیت محصول را افزایش و ارتقائ بخشد.

بهترین زمان برای آغاز آماده سازی گزارش راهبردی برنامه ریزی شهری همان مراحل آغازین تعریف مسئله و طراحی پروژه در فرایند راهبردی محسوب میشود. برنامه ای که در أوائل چرخه زندگی پروژه تدوین شده باشد میتواند مشمول تصور مقدماتی برنامه ریزان شهری از کلیات گزارش باشدو به تصوری دوام یافته بر پایه برنامه ریزی سیستماتیک مبدل شده و در راستای آن برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت را بدون اتکائ به سلایق شخصی جهت اجرا ایجاد کند. تبیین اهداف تحقیق و پژوهش در چرخه برنامه ریزی شهری نیازمند زندگی در متن تکاپوی شهروندان و ارزشیابی تداوم بخش مطالعات میباشد تا بتواند در عرضه محصول منطبق بر نیازمندیهای شهروندی بصورت سیستماتیک برنامه ریزی جامعی را تدوین و عملیاتی نماید. والعاقبة للمتقین


آقای ترامپ بداند جنگ طلبی دولت آمریکا ، موجب عذاب الهی و بازگشت اعمالش به خود خواهد برد و مردم مظلوم آمریکا را گرفتار عذاب خواهد کرد! ملت آمریکا در چنگ دو حزب دیکتاتور ، اسیر هستند و مانند توپ فوتبال ، هر دوره به سمت ت های تحمیلی و از قبل برنامه ریزی شده ، به بازی گرفته میشوند! چرا تمداران به اصطلاح استراتژیک پشت پرده آمریکا ، اجازه ظهور عقاید و نظرهای دیگر را تحت حزب های دیگر نمیدهند؟!!! تا کی مردم آمریکا باید بعنوان موش آزمایشگاهی ، اسیر انواع ت ها و حملات تسلیحاتی و می شوند و با فیلم های خشونت بار و جنگ افروز ، شاهد کشت و کشتار و بیماری های کرونایی شوند؟!! سکوت مردم آمریکا نشانه فریاد آنهاست مردم آمریکا ، از زندگی ی که آرائ و نظرهای آنها را در قالب دو حزب تحمیلی ، اسیر کرده است خسته شده اند! مردم آمریکا به خوبی میدانند که هر خستگی و تحمیل و بیماری و عذاب روحی که متحمل میشوند از خونریزی دولت هایی هست که با نام رأی مردم به مردم ، تحمیل شده است! آیا آقای ترامپ میداند که همه مردم آمریکا از اهداف و ماموریت های بیماری کرونا اطلاع دارند؟!!!!! آقای ترامپ بداند مسلما کسانی که عذاب پروردگار بر آنان محقق و ثابت شده ایمان نمیاورند و کسانی که به جای خدا ، معبودانی را میپرستند ، از حق پیروی نمیکنند! آنان در این پرستش فقط از گمان ، پیروی میکنند و فقط دروغ میبافند! آقای ترامپ بداند بی تردید ، خدا با کسانی که پرهیزکار پیشه کردند و کسانی که از هر جهت نیکوکارند ، همراه میباشد! آقای ترامپ بداند که بی تردید ، وعده خدا ، حق است و هرگز آقای ترامپ ، نخواهد توانست با خونریزی و سناریوهای جنگ طلبی و حملات می و ویروسی ، ت های منافع طلبانه احزاب به ظاهر مخالف ، را پر کند و ظلم و ظالم با منطق شفاف ، آنها را مغلوب خواهد کرد و خط هادی الهی ، پیروز میدان خواهد بود بحول الله و قوته اقوم و اقعد 


طبقه بندی احزاب بر حسب گرایش های عقیدتی : 

لارنس لاول احزاب ی را بر اساس عقاید و گرایش های عقیدتی آنها به صورت ٤ بخش تقسیم بندی نموده است: 

١- لیبرال ها : آنهایی هستند که در قسمت اعتدالیون قرار گرفته ، موافق تغییر  و تحول اوضاع بوده  و همچنین از وضع موجود نیز راضی  هستند ، از لحاظ گرایش عقیدتی احزاب ، در طبقه ((لیبرال)) قرار میگیرند. 

 

٢- محافظه کاران : آنهایی هستند که در قسمت اعتدالیون قرار گرفته ، از وضع موجود راضی بوده و همچنین مخالف تغییر و تحول اوضاع هستند.

 

٣- مرتجعین : گروهی هستند که در قسمت افراطیون قرار گرفته ، از وضع موجود ناراضی بوده و همچنین مخالف تغییر و تحول اوضاع هستند. گروه مرتجعین ، انسان هایی ناراضی ، بی منطق و صاحب تفکرات سنتی و سخت هستند. 

 

٤- رادیکال ها : گروهی هستند که در قسمت افراطیون قرار گرفته ، از وضع موجود راضی نبوده و همچنین موافق تغییر و تحول اوضاع هستند. بطور کلی رادیکال در لغت به معنای ریشه ، بنیان و اساس  است و گروههایی که به زعم خود به دنبال تغییرات ریشه ای ، اساسی و افراطی هستند را میتوان در این راستا قرار داد.

 

در جامعه با ثبات ، مرتجعین و رادیکال ها در اقلیت بوده و عقاید آنها جایی در تصمیمات اجتماعی ندارد و بر عکس در چنین جوامعی ، محافظه کاران و لیبرال ها در اکثریت می باشند. 

 

ایالات متحده آمریکا با ت دو حزبی ، سعی دارد نوعی دیکتاتوری گروهی را در پس پرده خط دهی کند و با سرگرم نمودن مردم آمریکا ، آنها را در یکی دو حزب دمکرات یا جمهوریخواه به کنترل خویش درآورد! بازیگران شورای خدمات راهبردی آمریکا در پشت پرده ، با به جریان انداختن توپ بازی بین این دو حزب ، فرصت تنفس عقاید گروههای دیگر را از آنها گرفته اند و زندگی ی مردم آمریکا را در میان دو حزب به تمسخر گرفته و سعی دارند با ادامه این بازی خسته کننده ، مردم آمریکا را به سمت زندگی ماشینی و روزمره ثابت ، همچنان تحت استعمار خویش قرار داده و با عوض نمودن افراد مختلف در ارکان بازی روزمره شان ، ت دموکراتیک را تبیین کنند! 

 

نبود فضای تنفس برای عقاید غیر از این دو حزب استعمارگر ، موجب شده است که زندگی اجتماعی و ی مردم به عنوان مستعمره مصادره شده تگذاران در حال تغییر باشد بطوری که قاب و ماهیت های یکسانی را با چرخش افراد مختلف به نمایش میگذارند و هر بار برای دادن سهم های ی ، افراد دست آموز خود را با تغییر قیافه های مختلف به مردم معرفی کرده و به ایجاد رقابت ((صرفاً شکلی )) یا قیافه ای ، سوت بازی را مینوازند و مردم آمریکا را با این بهانه ها ، سرگرم و دلخوش میکنند! استعمار نوین دو موتوره آمریکا ، برای مردم خود ، جز یکنواختی و تنگی نفس کرونایی ثابت ، رهاورد دیگری ندارد!

افشین نجفقلی دوست - کارشناس ارشد مدیریت دولتی - فروردین ١٣٩٩ هجری شمسی 


آقای ترامپ باید بداند مردم آمریکا و مردم جهان آگاه هستند که هر واقعیتی را به سبب واقعی بودن آن ، نمیتواند ، درست باشد ، زیرا کارکردهای آن و هزینه های آن و علت انجام نشدن آن تا به امروز ، و پر شدن جاهای خالی آن با سرعت سرسام آور ، محل سوال است! آیا ترامپ ، یوفو است یا یوفوها ، ترامپ 

ترامپ ، هستند! آیا سرعت پر شدن جاهای خالی مشاغل ، ابنرمال ، هست یا جاهای خالی ایجاد شده ، بصورت عمدی در گذشته ، طراحی ،  شده اند و قرار بر این بوده است که فقط ، ترامپ ، مجری پر کردن جاهای خالی با سرعت قابل توجه باشد تا به مردم ، موضوع لیاقت مصنوعی خود را به مردم اثبات کند تا همچنان پاس کاری های دو حزب ، بعنوان دریب های واقعی و مهارت های سوپر استاری ، تلقی شوند! بسته دیکته شده و آماده شده برای ترامپ ، نشان از انقضائ تاریخ اجرایی آن ندارد چرا که اگر واقعی بود ، نیازمند اجرایی شدن آن در مدت حداقلی پنج ساله را شامل میشد و احیاناً با سرعت ابنرمال ، اتفاق ، نمی افتاد و به مرض ژگانتیسم ، دچار نمیشد!


ترامپ با شعار ایمنی ==> بصورت واقعی ، دروغ میگوید!

ترامپ با زمینه هایی که قبلا برای ماموریتش ، آماده اجرا نموده اند یک مجری عقب افتاده است که یک بازی را ، تکرار میکند اما با شکل دیگر و شعارهایی که بوجود آمدنشان را قبلا برایش ، آماده کرده اند و در واقع ، ترامپ ، فاقد مسئولیت خلاقیت است! دو حزب جمهوریخواه و دمکرات آمریکا ، برای فریب مردم آمریکا ، با یکدیگر ، ساز مخالف میزنند تا بین هواداران به بازی گرفته شده خود ، ایجاد رقابت ، بکنند! این دو حزب ، سایبان های خود را قبلا طراحی کرده اند و به همین خاطر ، همیشه از برنامه های به روز ، عقب هستند! مردم آمریکا باید بدانند که اگر با وجود این شعارها ، همیشه دارای مشکلات دیگری میشوند به خاطر این است که برنامه های این دو حزب ، طوری طراحی شده اند که مردم را به دنبال خود ، به یدک بکشند و آنها را با شعارهای به ظاهر جدید ، سرگرم نمایند! این دو حزب ، با آماده کردن حداقل چهار نوع شعار و پتانسیل و نیز با ایجاد جاهای خالی آنها از قبل ، مردم را دچار رقابت های تحت کنترل خودشان مینمایند! آنها بعد از ریاست جمهوری جیمی کارتر ، برنامه رئیس جمهورها را بصورت ، دو دوره متوالی طراحی نموده اند و با ایجاد فضاهای واقعی ، دروغ ها به واقعیت تبدیل نموده اند! به عقاید دیگری غیر از این دو حزب اجازه ظهور نمیدهند و دیکتاتوری گروهی را ایجاد نموده اند و ادعای دموکراسی هم دارند! مرغی که تخم میگذارد هیچ گاه ، خروس نامیده نمیشود اما آنها با عوض کردن موضوع ، سعی میکنند این مرغ را گاهی خروس بنامند و بر سر همین نامیدن ساده ، مردم را آبه عنوان هواداران شان ، از هم جدا کنند و چنین نشان دهند که در انتخابات ، رقابت وجود دارد!


انسان بودن و انسانیت محوری ، قبل از ادیان الهی ، قدمت دارد و شرط دیندار بردن در گام اول این است که انسان باشیم و بر محور انسانیت ، همه مردم دنیا را محبت بورزیم و اشکالات و نقائص را با گفتگوی انسان محور ، و نه با جنگ محوری و نه با ستیزه جویی و نه با کشتار جمعی مردم آن هم با بمب ها و تسلیحات نظامی کشتار جمعی ، از میان برداریم و دنیای پاکیها ، صلح جویی ها و آرامش پروری ها بوجود آوریم و همه را در سایه گفتگوی عادلانه و هوشمند ، به فرهنگ صلح محوری ، سوق دهیم اما آیا آقای ترامپ ، چنین عمل کرده است؟!!! 

آیا رئیس جمهور آمریکا چرا باید به خود ، حق مداخله و به خاک ملیتها را قائل باشد و به بهانه هایی که ساخته و پرداخته عوامل پشت پرده تگذاران دیکتاتور آمریکا ، میباشد به کشورهایی که دارای منابع زیرزمینی هستند با بهانه مبارزه با تروریسم ، انسانهای بیگناه را به خاک و خون بکشد آیا این روش در کدام آیین انسانی و دینی ، وجود دارد که وحشی گری را ابتدا خلق کند بعد با کمال پررویی با بهانه مبارزه با دشمن فرضی و ساختگی خود ، امنیت نیمی از جهان را با جنگ افروزی از بین ببرد برای یک عده دیو درست کند و برای عده دیگر دیو هراسی متولد کند و از آنها باج بگیرد و به طرفهای درگیر نیز اسلحه و مهمات بفروشد و بقول معروف هم زمین را و هم آسمان را یکجا آن هم بصورت غیر انسانی به محل درآمد خود و مافیاهای متغیر و هم پیمان خویش تبدیل کند و منافع شخصی دو حزب به ظاهر ، مخالف دمکرات و جمهوریخواه را تامین کند تا استعمار طلبی را توسعه بخشد! ترامپ باید بداند که با این ت های بزن در رو و از و داعش پرور و از این قبیل معاملات پیچیده ، به دست کرونای دست پرورده خود ، نابود خواهد شد چرا که فریب و حقه بازی و جنایت محوری ، از کرونای ترامپی کشنده تر و عذاب آورتر است و دروغگو رسواست چرا که با کم فروشی و دغل نمیتوان به خوشبختی رسید و آن را حتی به مردم خود ، هدیه داد چون عاقبتش خیر نیست و نخواهد بود!


آقای ترامپ باید بداند مردم آمریکا و مردم جهان آگاه هستند که هر واقعیتی را به سبب واقعی بودن آن ، نمیتواند ، درست باشد ، زیرا کارکردهای آن و هزینه های آن و علت انجام نشدن آن تا به امروز ، و پر شدن جاهای خالی آن با سرعت سرسام آور ، محل سوال است! آیا ترامپ ، یوفو است یا یوفوها ، ترامپ 

ترامپ ، هستند! آیا سرعت پر شدن جاهای خالی مشاغل ، ابنرمال ، هست یا جاهای خالی ایجاد شده ، بصورت عمدی در گذشته ، طراحی ،  شده اند و قرار بر این بوده است که فقط ، ترامپ ، مجری پر کردن جاهای خالی با سرعت قابل توجه باشد تا به مردم ، موضوع لیاقت مصنوعی خود را به مردم اثبات کند تا همچنان پاس کاری های دو حزب ، بعنوان دریب های واقعی و مهارت های سوپر استاری ، تلقی شوند! بسته دیکته شده و آماده شده برای ترامپ ، نشان از انقضائ تاریخ اجرایی آن دارد چرا که اگر واقعی بود ، نیازمند اجرایی شدن آن در مدت حداقلی پنج ساله را شامل میشد و احیاناً با سرعت ابنرمال ، اتفاق ، نمی افتاد و به مرض ژگانتیسم ، دچار نمیشد!


استعمار کرونایی به توسط حملات می با اتکائ به تنظیم سهم پذیری دولتها و ملتهای جهان در سایزهای مختلف و نحوه کیفیت عرضه زمینه های تحمیلی مختلف ، با نمایاندن جریان نتیجه بخش کنترل تحت اختیار و در نهایت سرمایه گذاری های همه جانبه در تمامی ظرفیت های کرونایی و تُولید آن ، تغییرات عمده ای را در ت های استعمار طلبانه حاکمیت إمریکا منجر خواهد شد! در این مورد به خصوص ، هر روز که میگذرد بر افزایش بحران جهانی بیشتر تکیه میگردد و این تکیه دادن بر آنتروپی ایجاد شده ، دارای نظم خاصی میباشد که نتایج منفعت جویانه تجارتی در راستای معامله سلامتی ملل جهان را را در احاطه خود خواهد داشت و مدیریت سایه ای حاکمان دیکتاتور آمریکا را در راستای تهدید سلامتی مردم جهان ، تقویت خواهد کرد! روند مرگ و میزهای کرونایی ، فرایند آن را ، از آغاز تا ادامه دار نمودن نسبی آن ، به منصه ظهور خواهد رساند! تامین سقف برای تعداد مرگ و میرها ، برآورد سقف إشباع روانی مردم جهان ، موجب خواهد شد تا قابلیت دسترسی به منابع را برای تقویت همواره زمینه های بحران زا و تعیین میزان بهره برداری هایی که از روش های مشابه تُولید کرونا ، بدست می آید تعیین خواهد کرد و همچون یک پروتکل تعریف شده و آماده ، به جهانیان ، خط قرمز اطاعت از حاکمان آمریکا را آشکار خواهد ساخت! جنگ با سلامت ، نوع دیگری از نبردهای نوین حاکمان إمریکا برای فروش اقلام دارویی  و تجهیزات تخصصی برای وابسته نمودن دولتها و ملتها ، بعنوان یک إکسیر ، شکل و ماهیت خواهد داد و ثبات وابستگی خودخواهانه و ضد بشری را به شکل بشر دوستانه ، نمایان خواهد کرد تا منافع اقتصادی و ی دو حزب جمهوریخواه و دمکرات را اعتبار جهانی ببخشد! اما مردم آمریکا و جهان نباید به این دیوار تکیه دهند چون این دیوار فریبکارانه ، فرو خواهد ریخت و رسوایی آن همه جهان را در غم و اندوه روزافزون ، فرو خواهد برد! پس باید در داخل سناریوی حاکمان دیکتاتور آمریکا ، نقش بازیگری را قبول نکرد و وابسته نشد!


چهره ای دیگر از بحران تحت عنوان ((ابربحران کرونا))، با تاثیر گذاری مستقیم بر تک تک افراد ساکن کره زمین توسط خط دهی علمی و عملیاتی حاکمان دیکتاتوری نوین آمریکا ، در حال حاضر بوقوع پیوسته است! یک ابربحران ، در طول چند دهه و به شکلی تدریجی و آهسته ، تحت نظر مراکز  تحقیقات می حاکمان دیکتاتور ابرقدرت و منافع جو و سلطه طلب آمریکا با اهداف و ماموریت هایی که از این پس ، شاهد شکوفایی آن ، خواهیم بود ، اتفاق افتاده است! از نشانه های بارز دست ساز بودن این ابربحران ، این است که حاکمان آمریکا را در نخستین ساعات پیدایش آن ، به رسانه ای نکردن معبج و بزرگ ویروس ، تشویق نکرد و موضع گیری خاصی را در برابر اتفاق مذکور ، در نخستین ساعات پیدایش این ویروس ، از طرف حاکمان آمریکا ، در پی نداشت ، چون این ویروس ، جهش سازمان یافته ای بود که از قانون انتشار بیرحمانه نوشته شده توسط حاکمان آمریکا ، پیروی میکرد و قرار هم نبود که نسبت به آن ، کارکنان سفارت آمریکا در چین ، فرا خوانده شوند و!؟ یک ابربحران ساختگی ، توسط رسانه های جمعی بصورت گزارش ، نقل میشود اما این گزارشات ، عوارض این بحران هاست و نه خود آنها و قرار است سلطان دست آموز کرونا همچون رئیس جمهور آمریکا ، دیوانه ای باشد که کنترل دست و پاهای آن در شرایط مختلف ، حرکات شدیدتری را ادامه دهد و سپس با فراخوانی عوارض آن در نقطه هدایت مغزی کرونا ، خاموش شود تا از این پس ، کلید روشن نمودنش با یک جهش متفاوت دیگر ، آماده بکار ، باشد! یک ابربحران در برابر تمامی ابزارهای تجزیه و تحلیل و أسباب جدل نفوذناپذیر و مقاوم است! ابربحران را نمیتوان بوسیله روش های جاری و متعارف بحث و گفتگو حل نمود چون برنامه ریزی کنترل آن ، در دست عوامل پشت پرده استعماری و استکباری میباشد و قرار هم نیست با گفتمان حل شود! از طریق نمودارها نیز نمیتوان این ابربحران را مشخص ساخت و نمیتوان با استفاده از ابزار زور و قدرت ، درمان کرد چون تشخیص و درمانش در اختیار قبلی گردانندگان مطلع آن ، فعلا در بایگانی راکد است! ابر بحران دارای نیرویی بالقوه است که در دست شیاطین انسانی موجب بروز مشکلات و آشفتگی های دیگر را پیگیر خواهد بود! یک ابربحران منشائ نیرویی است برای یک دگرگونی و تحول الگومانند! ابربحران دست ساز ،  میتواند در مسیر تحقیق و جستجو برای یک الگوی متحول کننده در تجارت سلامت انسانها قرار گیرد! از شیطان ، پیروی نکنید!


حاکمان پشت پرده آمریکا و آقای ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا با دست بردن در اطلاعات خطر آفرین سلامتی مردم آمریکا و ملل جهان و دخل تصرف در آیتم های پدید آورنده مخاطرات سلامتی ملتها ، سیستمی به نام ((سیستم پشتیبانی تصمیمات منافع جویانه )) که یک سیستم اطلاعاتی پزشکی در راستای ایجاد تعامل و همسویی با استراتژی های سودجویانه دیگر محسوب میشود مجموعه اهداف و ماموریت های گردانندگان این تمداران را یاری میدهد تا بتوانند در اطلاعات سلامت ملل ، دست کاری کنند و آن ها را به هر شکلی که مایلند دربیاورند و به صورت های متفاوت تنظیم نمایند و سرانجام بر اساس نظم جدیدی که منافع بیشتر خودشان را تنظیم میکند موجب تحولات مختلف در عرصه تهای سوداگرانه و خودمحورانه شوند و با ابربحران های کرونایی ، افکار ملل جهان را به سمتی که خود میخواهند سوق دهند و تصمیمات خاصی را بگیرند! بی تردید ، افزون بر اطلاعات سلامت و دستکاری در آن ، علل و عوامل دیگری همچون روان شناسی شخصیت ها ، ایستارها ، ارزش ها ، باورها ، ایدئولوژی ها ، محیط داخلی و خارجی ، افکار عمومی  و. در فرایند شکل گیری یک تصمیم نقش ایفا میکنند! تصورات (پیشا فرض ها ، پیشا تجربه ها و پیشا فهم ها و پیشا ذهن ها) نخبگان سودجوی آمریکا آمریکا از محیط ، زمینه ساز مفصل بندی و تقریر گفتمان های گوناگونی است که تصمیمات ، استراتژی ها و خط مشی ها در بستر آنان اتخاذ میگردد! به بیان هالستی ، منظور از تصور عبارت است. از : درک افراد از هدف ، واقعیت ساختگی و اجباری یا شرایط تحمیلی ارزیابی آنان در مورد این هدف ، واقعیت یا شرایط بر پایه خوبی یا بدی ، دوستانه یا خصمانه بودن یا ارزش آن و مفهومی که تگذاران پشت پرده و منافع طلب آمریکا برای هدف یا شرایط ساختگی مذکور قائلند یا از آن استنتاج میکنند! 


استعمار کرونایی به توسط حملات می با اتکائ به تنظیم سهم پذیری دولتها و ملتهای جهان در سایزهای مختلف و نحوه کیفیت عرضه زمینه های تحمیلی مختلف ، با نمایاندن جریان نتیجه بخش کنترل تحت اختیار و در نهایت سرمایه گذاری های همه جانبه در تمامی ظرفیت های کرونایی و تُولید آن ، تغییرات عمده ای را در ت های استعمار طلبانه حاکمیت إمریکا منجر خواهد شد! در این مورد به خصوص ، هر روز که میگذرد بر افزایش بحران جهانی بیشتر تکیه میگردد و این تکیه دادن بر آنتروپی ایجاد شده ، دارای نظم خاصی میباشد که نتایج منفعت جویانه تجارتی در راستای معامله سلامتی ملل جهان را را در احاطه خود خواهد داشت و مدیریت سایه ای حاکمان دیکتاتور آمریکا را در راستای تهدید سلامتی مردم جهان ، تقویت خواهد کرد! روند مرگ و میزهای کرونایی ، فرایند آن را ، از آغاز تا ادامه دار نمودن نسبی آن ، به منصه ظهور خواهد رساند! تامین سقف برای تعداد مرگ و میرها ، برآورد سقف إشباع روانی مردم جهان ، موجب خواهد شد تا قابلیت دسترسی به منابع را برای تقویت همواره زمینه های بحران زا و تعیین میزان بهره برداری هایی که از روش های مشابه تُولید کرونا ، بدست می آید تعیین خواهد کرد و همچون یک پروتکل تعریف شده و آماده ، به جهانیان ، خط قرمز اطاعت از حاکمان آمریکا را آشکار خواهد ساخت! جنگ با سلامت ، نوع دیگری از نبردهای نوین حاکمان إمریکا برای فروش اقلام دارویی  و تجهیزات تخصصی برای وابسته نمودن دولتها و ملتها ، بعنوان یک إکسیر ، شکل و ماهیت خواهد داد و ثبات وابستگی خودخواهانه و ضد بشری را به شکل بشر دوستانه ، نمایان خواهد کرد تا منافع اقتصادی و ی دو حزب جمهوریخواه و دمکرات را اعتبار جهانی ببخشد! اما مردم آمریکا و جهان نباید به این دیوار تکیه دهند چون این دیوار فریبکارانه ، فرو خواهد ریخت و رسوایی آن همه برای کشورهایی که از حاکمان پشت پرده ترامپ و آمریکا حمایت کرده اند در غم و اندوه روزافزون ، فرو خواهد برد! پس باید در داخل سناریوی حاکمان دیکتاتور آمریکا ، نقش بازیگری را قبول نکرد و وابسته نشد!


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها